اقتباس از ۱۵ پروند مرتبط با «تجاوز» در «علفزار»/ پوستمان کنده شد!
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۷۴۳۸۹
خبرگزاری مهر-گروه هنر-نیوشا روزبان: فیلم سینمایی «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی و تهیه کنندگی بهرام رادان امروز سهشنبه ۱۲ بهمن ماه در خانه جشنواره واقع در برج میلاد به نمایش گذاشته میشود. این فیلم برگرفته شده از تعدادی پروندههای قضایی با موضوع تجاوز ساخته شده است و در آن بازیگرانی چون پژمان جمشیدی، سارا بهرامی، ستاره پسیانی، ترلان پروانه، مهدی زمین پرداز، عرفان ناصری، یسنا میرطهماسب، مائده طهماسبی حضور دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با کاظم دانشی کارگردان جوانی که اولین تجربه سینمایی خود را با چنین سوژهای آغاز کرده گفتگو کردیم، وی در این گفتگو درباره چگونگی نگارش فیلمنامه و انتخاب پروندههای مورد نظر برای روایت داستان صحبت کرده است.
* با توجه به داستانی که در «علفزار» روایت میشود، فیلم نزدیک به اتفاقاتی است که در پرونده «خمینی شهر» رخداده است. این فیلم تا چه اندازه برگرفته از اتفاقات این پرونده است؟
پیش از هر چیز باید تاکید کنم که داستان «علفزار» درباره پرونده خمینی شهر نیست، بلکه میتوان گفت به نوعی روایتگر فجایع و تجاوزهایی است که در باغها اتفاق میافتد. برای نگارش فیلمنامه این فیلم سینمایی پروندههای بسیاری در این رابطه خوانده، بررسی و تحقیق کردهام و در این میان سعی کردهام تا اشتراکات و فضای بهوجود آمده بعد از ماجرای تجاوزها که برای خانوادهها پیش آمده را انتخاب و آسیب شناسی کنم.
متاسفانه در کشورمان پروندههای بسیاری از این دست وجود دارد به همین دلیل تمام تلاش خود را کردم تا پروندههای مشابه را خوانده و با برخی از سوژههای واقعی دیدار داشته و با خانواده آنها گپ بزنم. در نهایت بعد از تحقیقات انجام شده فیلمنامه «علفزار» به نگارش درآمد. تاکید میکنم داستانی که در «علفزار» روایت میشود مبتنی بر یک پرونده خاص نبوده است. البته این را هم باید بگویم که چنین بررسی هم نمیتوانست از نظر اخلاقی درست باشد به همین دلیل فیلم به نوعی ترکیب چند پرونده و برگرفته از اتفاقات واقعی است.
* چه چیز باعث شد تا برای اولین فیلم سینمایی خود دست روی چنین سوژهای بگذارید و چگونه با چنین سوژهای آشنا شدید؟
علاقهمندی من به سوژههای جنایی و ساخت فیلمهای جنایی است و در واقع ژانری که برای خود در سینما انتخاب کردهام، داستانهای جنایی است و سالها در این زمینه کار کرده و مستندهای مختلفی را تولید کردهام. قصه «علفزار» در واقع من را بسیار درگیر خود کرد و احساس کردم که حرف نزده و مساله جدیدی است که جزو دغدغههای من به شمار میرفت و دوست داشتم سینما را با چنین داستانی شروع کنم.
تاکید میکنم سالها در حوزه مستند فعال بوده و برای نیروی انتظامی و مجموعه قوه قضائیه مستندهای مختلفی را تولید کردم. در واقع آشنایی با این فضا و علاقهمندیام نسبت به چنین سوژههایی و قرار گرفتن خودخواسته در مسیرهایی که بتوانم با این پروندهها آشنا شوم به من این کمک را کرد تا بتوانم دست روی چنین سوژهای بگذارم. برخی از مستندهایی نیز که تولید کردهام کاملاً شخصی بوده و با نامهنگاری و پیگیریهایی که انجام دادم توانستم به منابعی برای ساخت مستندهای خود دسترسی داشته باشم. اینکه بر چه اساس با سوژهای که در «علفزار» مطرح شده آشنا شدم، باید بگویم آشنایی با چنین سوژهای براساس مطالعه خبری مربوط به پرونده خمینی شهر در رسانهها بود. این پرونده در آن دوران ذهن من را بسیار مشغول کرد و تصمیم گرفتم تا درباره آن پرونده و پروندههای مشابه تحقیق کنم. در همین راستا به شهرهای مختلف از جمله استان فارس سفر کرده تا با خانواده پروندههایی از این دست آشنا شده و اطلاعاتی نیز از دادستان پروندههای مورد نظر دریافت کنم. در نهایت با جمعآوری اطلاعات مورد نظر فیلمنامه «علفزار» به نگارش درآمد.
درست است که مطالعه کردن و شنیدن اخبار مربوط به یک پرونده قضایی از این دست میتواند برای مخاطب عجیب غریب و سرگرمکننده باشد، اما وقتی همین پرونده قرار باشد در ساحت سینما روایت و نمایش داده شود نیاز به تعلیق و گرههایی دارد. به همین دلیل از پروندههای مختلف برای سرپا نگهداشتن قصه خود استفاده کردم * با توجه به مشکلاتی که در زمینه دسترسی به پروندههای قضایی وجود دارد، تا چه اندازه موفق به انجام چنین کاری شدید؟
باید بگویم در سینمای ایران چنین چیزی وجود ندارد که یک فیلمساز یا یک پژوهشگر بتواند به پروندههای مورد نظر دسترسی پیدا کند. اینکه میگویم پروندههای مورد نظر را بررسی کردم به این معنا است که تنها به تعدادی از این پروندهها آن هم به سختی دسترسی پیدا کردیم حتی نتوانستیم بسیاری از این پروندهها را بخوانیم و تنها توانستیم با قاضی و یا وکیل پرونده و یا خانواده قربانیها صحبت کنیم که البته برای پیدا کردن این افراد و حرف زدن با آنها به معنای کامل پوستمان کنده شد. البته این را هم باید بگویم ملاحظاتی مبنی بر آبروی افراد وجود دارد و ما تمام تلاش خود را کردیم تا برای نگارش فیلمنامه تمام ملاحظات اخلاقی را رعایت کنیم.
* اشاره کردید که برای نگارش فیلمنامه با خانواده قربانیها دیدار داشتید، آیا در کنار آن با مجرمان و خانواده آنها نیز گفتگو داشتید؟
مساله این است زمانی که با پروندههای مورد نظر مواجه شدم، تعدادی از این مجرمان اعدام شده بودند، اما توانستم با تعدادی از متجاوزانی که در بازداشت بودند، دیدار و گفتگویی داشته باشم. البته این را هم باید بگویم که همه عوامل فیلم «علفزار» که پشت و جلوی دوربین در مرحله دورخوانی فیلمنامه به دادسرای جنایی برده تا با محیط دادگاه آشنا شوند، حتی بازیگران فیلم در چند دادگاه واقعی نیز حضور پیدا کردند.
* برای نگارش فیلمنامه چند پرونده مشابه در این زمینه را بررسی کردید؟
داستانی که در «علفزار» روایت میشود ترکیب نزدیک به ۱۵ پرونده مشابه در این زمینه است و تمام ماجراها و داستانک هایی که در فیلم وجود دارد مربوط به پروندههای مختلف است. البته این را باید بگویم در پروسه تحقیقی که پشت سر گذاشتم بالای ۳۰۰ پرونده مطالعه کردم اما در فیلم از ۱۵ پرونده استفاده شده است و ماجرای این پروندهها در چارچوب یک داستان به هم تنیده شده است که میتوان گفت برخی از این داستانها برای یک شهر است. میتوانم بگویم که از اتفاقات واقعی استفاده کردم تا بتوانم یک داستان را خودم تالیف کنم و سعی نکردم که تنها یک پرونده تجاوز را بررسی کرده و نعل به نعل آن را بازسازی کنم، چرا که سعی کردم داستان دارای ریتم و تعلیق لازم برای جذب مخاطب باشد.
درست است که مطالعه کردن و شنیدن اخبار مربوط به یک پرونده قضایی از این دست میتواند برای مخاطب عجیب غریب و سرگرمکننده باشد، اما وقتی همین پرونده قرار باشد در ساحت سینما روایت و نمایش داده شود نیاز به تعلیق و گرههایی دارد. به همین دلیل از پروندههای مختلف برای سرپا نگهداشتن قصه خود استفاده کردم. تاکید میکنم برای نگارش این فیلمنامه تحقیقات بسیاری کردم تا بتوانم یک قصه پرمخاطب را به تصویر بکشم.
* تا چه اندازه از کارشناسان قوه قضائیه برای نگارش فیلمنامه استفاده کردید؟
در مرحله نگارش فیلمنامه از همکاری و مشورت دوستی که سالها بازپرس ویژه قتل بوده استفاده کردم. در کنار آن تعدادی از دوستانم که از وکلای درجه یک بشمار میروند در مرحله نگارش فیلمنامه از صفر تا صد و حتی در مرحله فیلمبرداری کنار من بودند. البته هنگام دریافت پروانه ساخت معاونت اجتماعی و پیشگیری قوه قضائیه کمیسیونی با حضور تعدادی از دادستانهای مشهور تهران تشکیل داد که مشاورههایی داشتند که در اعمال کردم.
* این مشاورهها در حد راهنمایی بود و یا اعمال خط قرمز برای به تصویر کشیدن برخی از مطالب در فیلم؟
داستان «علفزار» در یک دادگاه میگذرد به همین دلیل از مشاوره قوه قضائیه استفاده کردیم، برخی از این مشاورهها برادرانه بود و میگفتند اگر اینگونه باشد بهتر است و برخی از مشاورهها نیز اینگونه بود که میگفتند مثلاً در این بخش درست این است و باید این کار را انجام دهید که البته تمام این مشاورهها کاملاً درست بود چرا که در حوزه حقوقی آنها از ما مسلطتر هستند.
* همکاری شما با بهرام رادان به عنوان تهیه کننده پروژه بر چه اساس صورت گرفت؟
ماجرا این است که به خانم شکوری که مدیربرنامه ریز فیلم و خانم سنگ سفیدی مدیر تولید پروژه گفتم یک فیلمنامهای دارم با چنین داستانی و میخواهم آن را بسازم، با توجه به اینکه خانم شکوری با آقای رادان در پروژهای همکاری داشت، از وی بسیار تعریف کرده و گفت که میخواهی با آقای رادان کار کنی؟ من هم از این پیشنهاد بسیار خوشحال شدم و آن را قبول کردم. آقای رادان نیز بعد از خواندن فیلمنامه، جلسهای با من گذاشت و در نهایت تهیه کنندگی این پروژه را برعهده گرفت.
* بازیگرانی که در «علفزار» حضور دارند بر چه اساس انتخاب شدند؟
بیشتر میتوان گفت انتخاب بازیگران برای این فیلم، یک کار تیمی بود. در واقع تمام بازیگرانی که برای «علفزار» انتخاب شدند همان کسانی بودند که میخواستم، اما این را هم باید بگویم این تعداد بازیگر را برای اینکه بتوان برای ۴۰ روز دور هم جمع کرد کار بسیار سخت بود چرا که این روزها همه درگیر سریالهای شبکه نمایش خانگی هستند، اما در نهایت ترکیب بازیگران فیلم انتخاب من بوده و آقای رادان نیز نهایت همکاری را کرد تا بازیگران بتوانند در پروژه حضور داشته باشند.
کد خبر 5413058 نیوشا روزبانمنبع: مهر
کلیدواژه: فیلم علفزار بهرام رادان چهلمین جشنواره فیلم فجر چهلمین جشنواره فیلم فجر تئاتر ایران فیلم کوتاه چهلمین جشنواره تئاتر فجر سازمان صداوسیما رادیو صبا حسین مسافر آستانه هنرمندان تئاتر کارگردان تئاتر موسیقی ایرانی چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر فیلم مرد بازنده سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر تئاتر شهر هم باید بگویم برای نگارش فیلمنامه پرونده های مورد نظر پرونده ها استفاده کردم همین دلیل قوه قضائیه آقای رادان مشاوره ها یک پرونده علف زار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۷۴۳۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پُل آستر درگذشت
پل آستر نویسنده ۷۷ ساله که بیش از ۳۰ کتاب دارد و اکثر آنها به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شده است، در ۷۷ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان از دنیا رفت.
اولین رمان او، «شهر شیشهای» قبل از انتشار توسط یک انتشاراتی کوچک در کالیفرنیا در سال ۱۹۸۵ از سوی ۱۷ ناشر رد شده بود. مجموعه «سهگانه نیویورک» سه داستان پلیسی مرتبط با هم بود که این نویسنده را به شهرت جهانی رساند. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند.
آستر از کار با رایانه پرهیز داشت و اغلب با خودکار در دفترچههای مورد علاقهاش مینوشت. پل استر در سال ۲۰۰۳ به نشریه «پاریس ریویو» گفت: «کیبورد همیشه مرا میترساند. قلم ابزار بسیار ابتداییتری است. احساس میکنی که کلمات از بدنت بیرون میآیند و بعد کلمات را در صفحه فرو میکنی. نوشتن برای من همیشه یک تجربه فیزیکی بوده است».
او همچنین نویسنده فیلمنامه «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.
داستانهای او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی میکنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیتهایی از رمانهای اولیه دوباره در رمانهای بعدی ظاهر میشوند.
او بعدها خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.
همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات