«علفزار» مدعی بررسی پروندههای جنایی واقعی/تابویی که شکسته شد
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۹۴۰۴
به گزارش ایرنا، جشنواره فیلم فجر از صبح دوشنبه ۱۱ بهمن ماه به چهلمین سال خود وارد و در قد و قامت جوانی پرتجربه میزبان علاقه مندان به سینما شد. اگر اکران فیلم ها و حواشی مربوط به این فستیوال بزرگ ملی سینما را فاکتور بگیریم، یکی از مهمترین بخش های این جشنواره، نقدهای منتقدان و کارشناسان به این جشنواره است که حال و هوای متفاوتی به این رویداد می دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه به چند نقدی که در سومین روز جشنواره نگاشته شد، می پردازیم.
رفع کمبود درام کارآگاهی
کمبود درام کاراگاهی، ورزشی، معمایی و دادگاهی در سینمای ایران، در همین ۲ روز اول جشنواره رفع شد. علفزار جای خالی دیگری را پر کرد. یک درام دادگاهی را تقدیم مخاطبان کرد که کم داشتیم، نه میتوانستیم شبیه عدالت برای همه را نشان دهیم و نه دوازده مرد خشمگین را؛ اما علفزار در داستانی یک روزه در فضای دادگستری توانست قدمی رو به جلو باشد. گمان میرود این تابو بادکنکی که نمیتواند درباره مشاغل حساس فیلم ساخت با علفزار شکسته شد و حالا علفزار هم نقد اجتماعی دارد و هم نقد فساد در دادگستری؛ اما مهم این است که هر کدام را چگونه و چقدر میپردازد و تیغ تند نقدش را تیز میکند؟!
فیلم با دردسر شخصی یک بازپرس شروع میشود، دردسری که یکی نبوده ۲ تا میشود، افسر فرستاده او به شکلی غیر تعمدی کودکی را مورد هدف قرار میدهد و به دردسر میافتد و از سوی دیگر بازپرس ما باید به تهران انتقالی بگیرد. یکی از این ۲ گره همان بخش نخست فیلم به فراموشی سپرده میشود. در واقع داستان کودک دیگر پیگیری نشده و جز یک تصویر در بخش پایانی دیگر چیزی از آن که اهرم فشاری قدرتمند در برابر شخصیت امیرحسین بود نمیبینیم. اما گره دوم شخصیت ما از همان اول تا پایان کار یقه مخاطب و خودش را میگیرد اما این گره نیز در حد تیتر است. زیرا انگیزه انتقالی گرفتن امیرحسین برای ما در ابهام میماند و تبدیل به مسأله نمیشود.
فیلم سینمایی علفزار عنوان اثری در ژانر جنایی است که با سوژهای ملتهب به چهلمین جشنواره فجر آمده است. اثری با ژست اجتماعی که در چرک ترین و بی اخلاق ترین بستر روایتی ممکن، مدعی بررسی پروندههای جنایی واقعی است و این همه را در تیتراژ ابتدایی فیلم متذکر میشود. اثری به شدت تلخ که البته از بازیهای روان و یک دستی برخوردار است و کارگردان فیلم اولی آن به خوبی توانست مخاطب را در ۹۰ دقیقه بر روی صندلی سینما بنشاند. فیلم سینمایی علفزار در فُرم سینمایی خود به عنوان اثری قابل قبول و تکنیکی ظاهر میشود که کارگردان آن به درستی جایگاه دوربین را فهمیده و می داند دوربین چه کارکردی دارد و متوجه دوربین به مثابه یک مخاطب و ناظر شده است.
اثری که این همه دقت و تلاش فنی را در جهت ترسیم فلاکت مطلق انسان ایرانی به کار گرفته و در این مسیر از همان ابتدا مخاطب را با شروع تکان دهنده خود به نوعی گیج کرده و مات در هضم تماشای صحنه ای فجیع از اصابت تیر هوایی مامور جوان به یک پسر بچه ۶ ساله و تصویرسازی از کیفیت پرت شدن او از بالای پشت بام خانه و جان دادن این کودک در وسط کوچه میسازد.
کارکرد درست دوربین در سکانس های آغازین
قصه اصلی فیلم این نیست و این روایت در همین جا ناتمام رها و قصه دیگری کلید می خورد که همگی با محوریت بازپرس ویژه پرونده با بازی پژمان جمشیدی روی می دهد. قصه اصلی فیلم نیز حول محور یکی از پر چالش ترین و تلخ ترین پرونده های جنایی سال های گذشته است که به شدت تلخ، ناهنجار و آزار دهنده است.
کاظم دانشی در مقام کارگردان نشان داد سینما را می شناسد و بر عناصر تعلیق مسلط است اما در جاهایی کمی شتاب زده است، فیلم به شدت پر هیاهو است و این هیاهوی زیاد مخاطب را در لحظاتی آزار می دهد.
فضای مکان بازپرسی به شدت پرتنش و پر از درگیری های فیزیکی و کلامی است که البته کاظم دانشی تلاش کرد در کنار این هیاهوها با خُرده روایت هایی همچون قصه گرفتن شناسنامه برای کودکی که حاصل یک رابطه نامشروع است آن را تلطیف کند اما آن نیز چیزی از تلخی اثر نمی کاهد و زهرش به کام مخاطب ۲ چندان می ماند، هر چند با بازی خوب بازیگران این روایت لبخند تلخی هم بر لب نقش بندد.
دوربین در سکانس های آغازین، کارکرد درستی دارد و با جایگیری و اندازه نماهای درست به خوبی توانست پیش زمینه های ملتهب فیلم را ترسیم کند؛ اگرچه این فضاسازی در مواردی به سکانس های آغازین فیلم شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت نزدیک است اما در دام آن اسیر نمی ماند و به سرعت عبور می کند.
یکی از مهمترین ویژگی های فیلمساز اجتماعی یا افرادی که میخواهند رویدادهای ساده زندگی و اتفاق های ریز و درشت پیرامون خود را به صورت رئال با هنر سینما در آمیخته کنند و ماحصل کار در قالب یک اثر سینمایی سر و شکل بگیرد، این است که درک درست، نگاه عمیق و منصفانه ای نسبت به جامعه داشته باشند.
علفزار با دغدغه مستحکم گام بر می دارد
کارگردان زمانی که می خواهد قصهاش را روایت کند و برای فیلمبردار در وسط شهر میزانسن تعریف کند، اول باید به این فکر کند که این آغاز چقدر به واقعیت نزدیک است و چه نمودهای بیرونی در جامعه اش دارد؛ اگر به این باور نرسد، خروجی درستی نخواهد داشت، اگر دغدغه و مساله نداشته باشد و سطحی نگری کند، نتیجه درست در نمی آید. همانند اکثر فیلم هایی که ادعای التهاب اجتماعی دارند و در نهایت به دم دستی ترین حالت ممکن در سطح دست و پا می زنند.
کارگردان مدعی سینمای اجتماعی باید آینه تمام نمای جامعه اش باشد. کاظم دانشی، فیلمساز اول، جوان و تازه نفس با نخستین فیلمش علفزار به طرز شگفت انگیزی با دغدغه و مستحکم گام بر می دارد و مصداق بارزی برای این قاعده است. قصه اش ملتهب و جسورانه است، از فروپاشی و انحطاط اخلاقی در یک جامعه رو به زوال حرف می زند، هشدار می دهد و به رُخمان می کشد وضعیت جامعه امروز ما از فروپاشی گذشته است.
روایت های موازی و تو در تو در فیلمنامه اش و پرداخت به جزئیات اش ستودنی است، چفت و بست ها روی هم نشسته و همانند یک جامعه شناس کهنه کار عمل می کند که جامعه اش را به خوبی می شناسد و درباره خطراتی که گریبانگیر نسل های بعدی است، هشدار می دهد.
به گزارش ایرنا، چهلمین جشنواره فیلم فجر با حضور ۲۲ فیلم در بخش «سودای سیمرغ»، ۱۰ فیلم در بخش «فیلم کوتاه» و هشت فیلم در بخش «مستند» از ۱۱ تا ۲۲ بهمن به دبیری مسعود نقاشزاده در برج میلاد به عنوان خانه جشنواره، برگزار میشود. فیلمهای این دوره از جشنواره در سینماهای ۳۱ استان در سراسر کشور اکران خواهد شد.
چراغ جشنواره فیلم فجر در روز نخست با ۲ فیلم بیرو و مرد بازنده روشن شد و در روز دوم نیز فیلم های علفزار و شادروان به نمایش درآمدند. امروز چهارشنبه ۱۳ بهمن ماه و در سومین روز از جشنواره، ۲ فیلم برف آخر و لایه های دروغ به نمایش درآمد.
برچسبها پژمان جمشیدی سینمای ایران چهلمین جشنواره فیلم فجر پروندهٔ خبری چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم فجرمنبع: ایرنا
کلیدواژه: پژمان جمشیدی سینمای ایران چهلمین جشنواره فیلم فجر پژمان جمشیدی سینمای ایران چهلمین جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر چهلمین جشنواره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۹۴۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزارش یک مرگ؛ تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی +عکس و فیلم
در پی طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی از پرونده نیکا شاکرمی، اسناد و تصاویر جدیدی از این پرونده برای اولین بار منتشر شده و مورد بررسی قرار گرفته است.
به گزارش مشرق؛ موضوع مرگ نیکا شاکرمی یکی از رویدادهای سال ۱۴۰۱ بود که تاکنون بارها دستمایه ارائه روایتهای ناصحیح و جعلی شده است.
نگاهی به گزارشهای یاد شده با موضوع نیکا شاکرمی در اینترنشنال، بیبیسی و سیانان بهعنوان سردمداران تهیه گزارشهای جعلی از مرگ نیکا شاکرمی واقعیت عجیبی را نشان میدهد؛ همه این گزارشها مدعی استناد به اسناد محرمانه و موثقی هستند که در کنار هم قرار دادن آنها تناقضهای زیادی از ادعاهای مطرح شده نشان میدهد.
واقعیت واضح و آشکار این است که گزارشهای تحقیقی به اصطلاح خبرنگارانی با ادعای دست یافتن به اسناد محرمانه، اسناد پنهان شده یا اسناد بسیار محرمانه بهویژه درباره زنان و دختران ایرانی، رویهای است که با اهداف خاصی از سوی رسانههای غربی صورت میگیرد.
در جدیدترین مورد، سرویس جهانی خبرگزاری بیبیسی گزارشی ظاهرا تحقیقی را با عنوان «اسناد محرمانه در رابطه با مرگ نیکا شاکرمی» منتشر کرده است.
بیبیسی جهانی در این گزارش مدعی شده با بررسی اسناد متعدد ماهها تلاش کرده است تا همه جزئیات مربوط به این پرونده را بررسی کند. با وجود این ادعا، گزارش جدید بیبیسی دارای تناقضهای درونی و حتی تناقضهایی با دیگر به اصطلاح گزارشهای تحقیقی است که دیگر رسانههای ضد ایرانی، درباره نیکا شاکرمی، منتشر کردهاند.
گزارش به اصطلاح تحقیقی بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی، نشان داد که این رسانه برخلاف ادعاهای خود و آنچه در رسانهها مطرح میشود، یک رسانه متعهد به حقیقت و واقعیت نیست و به ابتداییترین اصل یک گزارش مستند به منبع و اسناد که همان امکان راستیآزمایی و اعتبارسنجی آنها است، توجهی نداشته و ندارد.
اما اصل ماجرا چیست؟خبرگزاری میزان در سال ۱۴۰۱ و زمانی که ابهاماتی درباره مرگ نیکا شاکرمی مطرح شده بود، با تولید محتوا، انتشار اخبار و تهیه گزارش تفصیلی با انتشار اسناد و مدارک مرتبط با پرونده، ماجرا را با استناد به تحقیقات پلیسی و قضایی صورت گرفته تشریح کرد.
بیشتر بخوانید
پشتپرده بازخوانی مرگ نیکا شاکرمی توسط انگلیسیها / چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!در پی انتشار گزارش اخیر بیبیسی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارشهای پیشین؛ برگهایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر میکند.
این اسناد شامل عکسهایی از محل پیدا شدن جسد و اطلاعاتی از روند تشکیل پرونده است که پیشتر به دلیل حفظ حریم خصوصی متوفی و خانواده اش منتشر نشده بود، اما با طرح ادعاهای جدید که متاسفانه رد پای برخی اعضای خانواده نیز در آنها مشاهده میشود اسناد معتبر موجود در پرونده منتشر شده و انتظار میرود چنانچه افرادی ادعایی مغایر با اسناد منتشر شده در این گزارش دارند با سند و مدرک معتبر آنها را مطرح نمایند.
ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست!؟ابتدا به سراغ قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران رفتیم و از او درباره مهمترین ادعای مطرح شده پرسیدیم: آیا در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گزارش پیدا شدن جسد دختری مجهولالهویه یا با هویت مشخص در خیابان تیموری یا حتی یکی از خیابانهای فرعی بزرگراه یادگار امام به دادسرای جنایی اعلام شده بوده است؟
قاضی شهریاری در این باره گفت: در تاریخ مورد اشاره هیچ گزارشی مبنی بر پیدا شدن جسد چه با هویت مشخص و چه مجهولالهویه در خیابان تیموری یا مکانی که مورد اشاره رسانه انگلیسی است به دادسرای جنایی واصل نشد، اما در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، در ساعات ابتدایی پس از کشف جسد در سیام شهریور ماه ۱۴۰۱ بازپرس با توجه به حساسیتهای موجود به دلیل روزهای پرالتهاب پس از فوت مهسا امینی، یکی از سرتیمهای پرسابقه و بسیار حاذق را به منظور بررسی حادثه به صحنه اعزام میکند.
قاضی شهریاری درباره مشخصات و ویژگیهای سرتیم صحنه میگوید: این فرد یکی از مجربترین سرتیمهای بررسی صحنه تهران است که ۲۰ سال سابقه خدمت داشته و بیش از ۵ هزار صحنه فوت و جسد را بررسی کرده و گزارش نوشته است.
به گفته سرپرست دادسرای جنایی تهران در تماس اهالی محل با پلیس ۱۱۰ عنوان میشود جسد یک دختر مجهولالهویه در حیاط یک ساختمان افتاده است.
در پی دستور قضایی و حضور سرتیم بررسی صحنه، محل کشف جسد مورد بازرسی قرار میگیرد و در اولین تماس سرتیم بررسی صحنه با بازپرس (تا پیش از رسیدن بازپرس پرونده به محل حادثه) عنوان میشود جسد دختری در حیاط خانه افتاده است و در بررسیهای دقیق از پشت بام مشرف به حیاط مشاهده شد یک عدد کوله پشتی و یک دستگاه گوشی موبایل روی تیرآهن گذاشته شده بود.
همچنین تهسیگارهایی روی پشت بام قابل مشاهده بود که حکایت از سیگار کشیدن متوفیه در پشت بام داشت. محتویات کوله پشتی در حال صورتجلسه شدن است و صحنه تا زمان حضور شما (بازپرس) دست نخواهد خورد.
سرتیم در ادامه میگوید: حدس من این است که متوفیه از ارتفاع سقوط کرده و همین سقوط از ارتفاع منجر به فوت وی شده است.
سرتیم بررسی صحنه در گزارشی که براساس اظهارات اهالی و عوامل کلانتری نوشته اشاره کرده: اهالی واحد همکف ساختمان حدودا ساعت ۵ صبح، صدای مهیبی را شنیده، اما به خیال اینکه گربه است به آن توجه نمیکنند و چند ساعت بعد که به حیاط مراجعه میکنند، متوجه جسد متوفیه میشوند.
در این گزارش، سرتیم بررسی تاکید میکند که اظهارنظر نهایی منوط به نظریه پزشکی قانونی است.
قاضی شهریاری در ادامه به میزان میگوید: تحقیقات محلی، تحقیق از افراد ساختمان محل فوت و مجاورین نشان میدهد که در زمان شنیده شدن صدای سقوط هیچگونه صدای درگیری یا مشاجره شنیده نشده بوده است.
این مقام قضایی با بیان اینکه کوله پشتی در محل حادثه قرار داشت و گوشی جایی قرار داده شده بود که تنها با مساعدت آتش نشانی امکان دسترسی به آن فراهم شد، در توضیح صحنه حادثه گفت: گوشی در حالت پرواز قرار داشت و در حال پخش آهنگی خارجی بود.
کار تحقیقات میدانی به همینجا ختم نمیشود. قاضی شهریاری بعد از بالا گرفتن ادعاها در مورد شاکرمی خودش هم سه مرتبه در محل پیدا شدن جسد نیکا حاضر میشود و جوانب مختلف را بررسی میکند، از بررسی دوربینهای مداربسته در محل گرفته تا تحقیقات مفصل از اهالی محل و افرادی که گزارش پیدا شدن جسد را داده بودند.
تا اینجای کار تیم بررسی صحنه و بازپرس با یک جسد مجهولالهویه روبرو هستند. مجهولالهویه به این دلیل که بعدها و پس از شناسایی مرحومه شاکرمی مشخص میشود که وی به دلیل شرکت فعال در آشوبهای آن روزها مدرک شناسایی با خود حمل نمیکرده است.
بر همین اساس از جسد تصویربرداری شده و تصویر آن به اداره آگاهی ارسال و در سامانه فقدان پلیس بارگذاری و سپس جسد برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل میشود.
پزشکی قانونی باتوجه به حساسیتهای آن روزها و شایعات متعددی که پیرامون این مرگ مطرح شده بود، بنا به درخواست مقام قضایی مسئله تجاوز را بررسی و با قاطعیت اعلام میکند آثاری دال بر تجاوز مشاهده نشد.
از قاضی شهریاری در مورد روند طی شده پس از پیدا شدن جسد مجهولالهویه میپرسیم. او میگوید برای اولین بار نسرین شاکرمی مادر نیکا در تاریخ چهارم مهرماه ۱۴۰۱ به دادسرا مراجعه کرده و در یک مرقومه کتبی از عدم مراجعت فرزندش به منزل خبر داد.
پس از این مراجعه، شهریاری در نامهای خطاب به اداره چهارم پلیس آگاهی میگوید نسبت به اخذ و پیوست کپی اسناد هویتی فقدانی خانم نیکا شاکرمی اقدام شود.
پس از این موضوع، نسرین شاکرمی ۳ روز مراجعه به مراجع انتظامی را به تاخیر میاندازد تا اینکه در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱ وی پس از مراجعه به کلانتری فلسطین با توجه به محتویات پرونده و اظهارات انجام شده، به اداره فقدان معرفی میشود.
نسرین شاکرمی در همان روز هفتم مهرماه به همراه برادر خود به اداره فقدان پلیس آگاهی مراجعه کرده و با توجه به عکسهای بارگذاری شده از جسد نیکا که پیش از این مجهولالهویه بوده است او را شناسایی میکند. در اداره آگاهی مشخصات جسد و محل پیدا شدن آن به دایی و مادر نیکا شاکرمی اعلام میشود. در صورتجلسه اولیه که مادر نیکا به دلیل احوالات نامناسب آن را امضا نمیکند از طرف دایی و مادر او عنوان میشود که جسد شناسایی شد. حالا جسد مجهولالهویه سیام شهریور ماه ۱۴۰۱ شناسایی شده است: نیکا شاکرمی.
جسد نیکا شاکرمی در تاریخ نهم مهرماه تحویل خانواده میشود. با توجه به مصاحبههای خاله نیکا و حواشی رسانهای به پا شده در آن روزها، نام نیکا یکی از پرتکرارترین خبرهای فضای مجازی آن روزها بوده است. با این حال پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات آغاز شده بود.
آتش شاکرمی (خاله نیکا) یکی از افراد مورد تحقیق قرار گرفته در این پرونده است. در یک مورد از او پرسیده شده با وجود اینکه بالاترین مقام قضایی دادسرای جنایی تهران در تاریخ ۴ مهرماه دستور صریح و مشخص به اداره آگاهی داده است چرا خانواده تا تاریخ هفت مهر به آگاهی مراجعه نکردند که آتش شاکرمی در پاسخ به این سوال میگوید: جوابی ندارم.
اما چرا جسد نیکا مجهولالهویه بود؟شهریاری در پاسخ به این سوال و در توضیحات بیشتری میگوید: قبلا اشاره کردم، او به دلیل شرکت فعالانه در آشوبهای سال ۱۴۰۱ هیچ اوراق هویتی با خود حمل نمیکرد. همچنین هیچ سابقه قضایی نداشت، بنابراین در بانک اطلاعاتی ما هیچ تصویر یا سندی از وی وجود نداشت، این موارد نشان میدهد مرحومه در حین و قبل از اغتشاشات هیچگاه دستگیر نشده است. حتی پس از کشف جسد تیم بررسی صحنه از وی اثر انگشت گرفته و در سامانههای مرجع جست و جو میکنند، اما او هیچ سابقه بازداشت، دستگیری و یا پرونده قضایی نداشته است.
رد قاطع ادعای تجاوزدر جریان پرونده، مادر نیکا شاکرمی با توجه به در نظر گرفتن فرضیه قتل، شکایتی مطرح میکند، بازپرس بلافاصله در دستور قضایی مشخص از اداره کل پزشکی قانونی تهران میخواهد در سه مورد اظهار نظر کند.
اداره کل پزشکی قانونی استان تهران در تاریخ دهم آبان ۱۴۰۱ در نامهای به مقام قضایی اعلام میکند: ۱. با توجه به الگو، پراکندگی و شدت صدمات نحوه حدوث با حادثه سقوط مطابقت بیشتری دارد. ۲. در معاینه اعضای بدن، صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی مشاهده نشده است. ۳. در معاینه ناحیه تناسلی، آثاری مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی مشهود نبوده است.
با وجود اینکه پیشتر قاضی شهریاری توضیحات مفصلی در مورد اینکه در آن زمان جسدی در محل ادعایی بیبیسی پیدا نشده است داده بود، اما خبرنگار میزان باز هم یک سناریو محتمل را بررسی کرد؛ اینکه جسدی در خیابان تیموری یا هر محلی که مورد ادعای بیبیسی انگلیسی است رها شده و سپس به خانه محل پیدا شدن جسد نیکا منتقل شده باشد.
شهریاری میگوید: این فرضیه اصلا صحت ندارد. ما در همان روزهای اولیه هم فیلم ورود نیکا به ساختمان را منتشر کردیم. نیکا شاکرمی با پای خودش و در ساعت ۰۰.۰۳ بامداد سیام شهریور ماه به ساختمان محل پیدا شدن جسدش وارد شده بود. بررسی دوربینهای مدار بسته به ما نشان داد او با پای خودش به محل مراجعه کرده است و فیلمها هم منتشر شد. حتی یادم میآید مادر نیکا بعدها در مصاحبهای گفته بود این دختر من نیست. ما هنگامی که از دوست نیکا دعوت کرده بودیم تا تحقیقات تکمیل شود، بازپرس فیلم مورد اشاره را به او نشان داده و از او در مورد فرد حاضر در فیلم پرسیده بود، او تایید کرد که فرد حاضر در فیلم نیکا شاکرمی است.
آیا نیکا شاکرمی خودکشی کرده است؟در گزارش پیشین خبرگزاری میزان درباره پرونده نیکا شاکرمی به موضوع خودکشی اشاره شده بود. علاوه بر مکالمات آخر نیکا با مادرش که تصریح بر قصد وی برای خودکشی دارد و اسناد آن قبلا منتشر شده، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.
همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع، به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص گردید. دوست صمیمی نیکا میگوید او در مورد خودکشی به شیوه سقوط از ارتفاع اعتقاد داشته و عنوان میکرده بهترین راه برای تمام شدن موفقیت آمیز یک خودکشی سقوط از ارتفاع است.
پس از طی روند قانونی پرونده در دادسرا در نهایت بازپرس پرونده با بررسی تمامی قرائن، شواهد، اقاریر، اظهارات، مستندات و ... نسبت به شکایت مادر نیکا شاکرمی مبنی بر قتل دخترش قرار منع تعقیب صادر میکند. با اعتراض خانواده مرحومه پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع میشود و دادگاه هم پس از بررسیهای نهایی و متقن، رای دادسرا را در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۲ عینا تایید میکند و برای فرجامخواهی مهلت ۲۰ روزه تعیین میکند.
با عدم مراجعه خانواده شاکرمی برای فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نهایتا پرونده بسته میشود و این بدان معنا است که از نظر دستگاه قضایی، ماجرای تاثر برانگیز مرگ نیکا شاکرمی بعد از بررسیهای گسترده و چند مرحلهای، یک اقدام به خودکشی متاسفانه موفق بوده است.
منبع: میزان